توضیحات
از کاپ تا کیپ
رضا پاکروان زندگی راحت و آسوده لندن را رها میکند و با دوستش استیو از نورکاپ در شمالیترین نقطه اروپا به راه میافتد تا ۱۷۷۰۰ کیلومتر را به کیپ تاون در آن سوی کره زمین رکاب بزند. سفر بیپشتیبان آن دو برای طی مسافت و دستیابی به رکورد جهانیِ به مسابقه با زمان تبدیل میشود.
این سفر مهیج و زورآزمایی طاقتسوز با زمین و جادههای ناهموار، آب و هوای خشن و مالاریا، مسمومیت غذایی و گرمازدگی، آنها را با برخی از مسحورکنندهترین، به یاد ماندنیترین و متغیرترین مناطق جهان رو به رو میسازد. این داستانی عمیقاً فردی از رسالت مردی است برای خلق یک زندگی بهتر و معنی دارتر، و روایتی جالب و گیرا از سفری حماسی که او برای دستیابی به هدف در پیش گرفت.
من دقیقاً در جایی بودم که میخواستم و نیاز داشتم در آن باشم. در لندن به ندرت چنین احساسی داشتم. در چادرم دراز کشیده بودم و در تمام مدتی که ضربان باران به برزنت میکوبید، در زندگیام غور میکردم؛ تصمیماتی گرفته بودم که نتیجهاش این زندگی باثبات اما بیروح بود که دیگر نمیخواستم جزئی از آن باشم. |
فرهنگ نشر نو