توضیحات
کنار دریاچه نیمکت هفتم
نویسنده در کتاب «کنار دریاچه نیمکت هفتم» بدون ریشهیابی معظلات اجتماعی و تلخکامی هایش را با طنزی تلخ بیان می کند. بر سر دختری که دفتر خاطراتش از سوی معلم لو میرود چه می آید و بر خورد معلم تازه وارد با یک کلاس پر مسئله و به قول دیگران جن زده چیست ؟ و واکنش نوجوانی که هنگام قیمت کردن پرنده و خرگوش با یک فروشنده منحرف رو به رو می شود چگونه است ؟
کابوس دختری که دوستی اش با پسر کفتر باز همسایه سبب بروز حادثه می شود و یا برخورد مردی که از ترس رسوایی می خواهد به هر نحوی مدرک جرم را از دست نوجوان بگیرد و امان از وقتی که آدم به ناحق به کاری که نکرده است متهم می شود چه باید کرد. سرانجام نخستین عشق نوجوان و احساسات این دوره و بدتر از همه وقتی که متوجه می شود همه اش یک بازی بیشتر نبوده است این اثر نوجوان را به فکر وا میدارد که این مسایل فقط برای او پیش نمی آید و او تنها نیست و حتی باعث ایجاد حس همدردی در او می شود.
دستههای صندلی را میچسبم. عکسم افتاده توی شیشههای عینکش. دوتا فرید که افتاده روی صندلی و انتظار میکشد. چهقدر انتظار سخت است. چهقدر انتظار کشیده بودم من. کنار دریاچهی پارک شهر، نیمکت هفتم برای اینکه فرزانه بیاید و من برایش دروغ ببافم… |