توضیحات
ماهی ها نگاهم می کنند
دوبوآ با لحن تلخ و شیرین آثار خود، به زوایای پنهان زندگی انسان مدرن و آرزوها و اضطرابهای او میپردازد. تلاش او بر این است که همه ظواهر مدرنیته را در آثارش نشان بدهد. شخصیتهای رمانهای دوبوآ آدمهای ساده و عزلتجویی هستند که زندگی راحتشان نمیگذارد و عملاً نمیتوانند تنهایی خودخواستهشان را به راحتی تجربه کنند. زندگی زوجهای رمانهای او اغلب رو به زوال است. عشق هم همیشه جایش را به یک زندگی مشترک پرمشقت و یاسآور میدهد که در آن، هرکس بهتدریج از دیگری دور میشود و دوباره به تنهایی پناه میبرد.
این نویسنده در رمان «ماهیها نگاهم میکنند» روزمرگیهای روزنامهنگاری ورزشی را روایت کرده که نظم زندگیاش، ناگهان با ورود پدری الکلی به هم میخورد. پدر این روزنامهنگار سالها پیش، با مرگ همسرش ناپدید شده و حالا پس از سالها دوباره وارد زندگی پسرش شده است.
داستان «ماهیها نگاهم میکنند» با زبانی طنز و لحنی انتقادی نسبت به زندگی مدرن شهری، فاصله بین نسلها و مکانیکیشدن رابطه بین آدمها را نشان میدهد. این رمان ۴۰ فصل کوتاه و یک موخره دارد.
صبح زنگ در را زدند. پلیسی قرمز رنگ، شبیه گوشت دنده، از من میخواست که همراهش به کلانتری بروم «برای موضوعی که به من مربوط میشد» هیچ توضیح دیگری دریافت نکردم. در حال لباس پوشیدن، حتی تلاش هم نکردم دلیل آن احضار را بفهمم،از بس که روشن بود. دلیل با مشتهای بسته در اتاق مجاور خوابیده بود. |