توضیحات
ته کلاس ردیف آخر صندلی آخر
رمان ته کلاس ردیف آخر صندلی آخر برنده نوزده جایزه به انتخاب کودکان
برادلی چاکرز بزرگترین و خشنترین شاگرد کلاس پنجم یک مدرسه بود که همیشه در ته کلاس، ردیف آخر، صندلی آخر مینشست. او هیچگاه دوستی نداشت و همیشه رفتارهای ناشایستی داشت و همه را عصبانی میکرد. با این وجود که پدر و مادر او دوستش میداشتند اما او با آنها نیز مشکل داشت. او از اینکه بدترین نمره را میگرفت خوشحال میشد و به هیچ چیز اهمیتی نمیداد تا اینکه دانشآموز جدیدی به نام جف فیشکین از واشنگتن دی سی به این مدرسه منتقل شد و تلاش کرد تا با برادلی رابطهٔ دوستی برقرار کند؛ اما مانند بقیه در این کار موفق نمیشود. همچنین مشاور جدیدی به نام کارلا به این مدرسه میآید که در انتها روند زندگی برادلی با ورود این دو نفر به مدرسه به کلی دگرگون میشود و او روز به روز نمرات بهتری میگیرد و همچنین با دیگران به خوبی کنار میآید؛ گرچه کارلا در آخر به خاطر اعتراضهای والدین به روشهای خاصش در مشاوره با کودکان مجبور میشود از مدرسه برود؛ حال آنکه همهٔ دانشآموزان با کمک او بر ترسها و مشکلات خود پیروز شده بودند و او را دوست میداشتند.
به طور خلاصه، تبدیل برادلی از شخصیتی منفور به فردی دوستداشتنی، روند اصلی کتاب است که در این میان، حوادث و شخصیتهای گوناگون به پویایی نوشتار کمک میکنند.
روز شنبه، همین که مادرش وارد اتاقش شد، گفت:” برادلی، بجنب! |