توضیحات
سالار مگس ها
داستان«سالار مگس ها» در مورد هواپیمایی است که بر اثر اتفاقی در جزیرهای دور از تمدن و ناشناس سقوط میکند. به صورت معجزه آسایی پسرانی که در هواپیما بودند زنده میمانند و ناگهان خود را در محیطی بدون هیچ قانون و سرپرستی که آنها را محدود نماید، مییابند. از این پس پسرهای جوان به دو گروه تقسیم میشوند و درگیریها و مخالفت هایشان با یکدیگر در مورد سبک زندگی در این مکان ناشناس داستان را به پیش میبرد. شاید این جمله معروف قانون بد بهتر از بی قانونی است الهام بخش نویسنده برای ادامه داستان بوده باشد.
موضوع دیگری که در داستان به شدت به چشم میآید ترس است. از لحاظ تاریخی، در زمانهای پریشانی اجتماعی و اقتصادی گسترده، مردم بیشتر احساس نا امنی و بی پناهی میکنند و در نتیجه به رهبرانی که نمایش قدرت برتری دارند و محافظت بیشتری از آنها را پیشنهاد میکنند، روی میآورند. در سالار مگسها، جک و شکارچیان که تنوع و تجمل دوست و یک حکومت استبدادی را پیشنهاد میکنند، این نقش را به عهده دارند. اما در عوض این محافظت، سایر پسرها هرگونه قید اخلاقی و اعتراضی به سیاستهای او در مورد اداره کارها را کنار میگذارند.
به نظرم این احمقانه است که زن ها تظاهر می کنند که با مردها برابرند، آن ها بسیار [از مردها]برترند و همیشه بوده اند. |
نشر آموت