بازگشت شازده پسر
شازده کوچولو برای ماجراجویی جذاب دیگری، دوباره به زمین باز میگردد. کمتر داستانی مثل شازده کوچولو به صورت گسترده خوانده شده و تسلی بخش کوچک و بزرگ بوده است. اما حتی شاهزاده های سیارههای بسیار دور هم، عاقبت روزی بزرگ میشوند. شازده_پسر که دیگر در سیارکش خوشحال نیست، بار دیگر از آن خارج میشود تا جهان را کاوش کند. در نتیجه سفر به یاد ماندنیِ دیگری را به درون رازها و لذتهای زیستن در زندگیِ معنادار آغاز میکند.
این کتاب حکایتی دلربا برای تمامی سنین است، از کوچک تا بزرگ. دنبالۀ این کلاسیکِ بینظیر و محبوب همه، به ما یادآوری میکند که چه چیزهایی انسان حقیقی را میسازد و در همانحال جشنی باشکوه برای زندگی با همۀ حکمتها، زیباییها و شگفتی هایش به راه میاندازد.
بخشی از کتاب بازگشت شازده پسر
- بهترین راه برای حل یه مشکل اینه که مثل یه مشکل بهش نگاه نکنیم بلکه مثل یه اشکال یا یه چالش در نظرش بگیریم. در واقع، مانع هم همینطوره، اما تو میتونی با یه طرز فکر مثبت بهش نزدیک بشی. این کار ذهنت رو متمرکز میکنه و در آینده مسیرت رو به سمت راهحلهای بیشتر باز میکنه. تو باید بابت مشیت الهی که تو رو با سختیهای عجیبوغریب مواجه کرده شاکر باشی.
- اگه عشق بورزی و ببخشی خوشبخت خواهی بود، چون در عوض به تو عشق ورزیده میشه و بخشیده میشی. اگه عاشق نباشی نمیتونی ببخشی چون بخششِ تو هیچوقت بزرگتر از عشقت نمیشه؛ و در نهایت، غیرممکنه بتونی به دیگران عشق بورزی و اونها رو ببخشی بدون اینکه اول عاشق خودت باشی و خودت رو بخشیده باشی.
- خوشبختی از بودن میاد نه از داشتن؛ از تقدیر و قدردانی بابت هرآنچه که الان داری، نه عجله برای به دست آوردن چیزایی که نداری. گاهی اوقات نداشتن بعضی از چیزها میتونه ریشه خوشبختی ما باشه، چون همین چیزها هستن که باعث میشن دیگران تکمیلکنندهای برای ما باشن. اگه ما کامل بودیم و همهچیز داشتیم چطور میتونستیم باهم ارتباط برقرار کنیم؟
انتخاب با مشاوره تیم خوب نشر کوله پشتی