گوش دادن یا شنیدن – گوش دادن با شنیدن تفاوت دارد. شنیدن یعنی توانایی درک صدا، حال آنکه گوش دادن نیازمند تمرکز عمیقتر و استفاده از بقیه ی حواس می باشد. برای گوش دادن نه تنها باید به ماجرایی که تعریف می گردد دل بدهید، بلکه لازم است به طرز بیان، شیوهی استفاده از زبان، لحن و حرکات بدن گوینده نیز دقت داشته باشید. به عبارت دیگر، گوش دادن به معنای درک همزمان پیامهای کلامی و غیرکلامی می باشد. بنابراین تنها شنیدن کلمات گفته شده کافی نیست، بلکه برای گوش دادن، به چیزی بیشتر از گوشها احتیاج دارید. در مجموع، مهارت خوب گوش دادن بستگی به این دارد که چه مقدار از حرفهای طرف مقابل خود را شنیده و به مفهوم آنان آگاه هستید.
ترویجدهندهی طب تلفیقی، در این باره میگوید: «گوش دادن اساسیترین و قدرتمندترین روش برقراری ارتباط با دیگران می باشد. فقط گوش دهید. شاید مهمترین چیزی که همواره به یکدیگر ارزانی می داریم، همین توجه ما باشد.»
خوب گوش دادن شامل زیر نظر گرفتن زبان بدن و توجه به ناهماهنگیهای احتمالی بین پیامهای کلامی و غیرکلامی ارسال شده از سوی گوینده می شود. به بیان سادهتر، یک شنوندهی خوب تنها به چیزی که گفته میشود گوش نمیدهد، بلکه به چیزهایی که گفته نمیشوند یا نصفه نیمه به زبان میآیند، نیز گوش فرا میدهد.
مثال:
اگر کسی به شما گفت که زندگی خوب و خوشی دارد، اما حین انتقال این پیام دندانهای خود را به هم فشرد یا اشک در چشمهایش حلقه زد، بدانید که بین پیام کلامی و غیرکلامی او تناقض وجود دارد.شتین، ما می توانیم از همزاد دوقلوی خودمان پیرتر باشیم،زیرا زمان بسته به نوع حرکت ما می تواند آهسته تر یا تند تر سپری شود.
ده اصل برای خوب گوش دادن
تا اینجا، حتما به اهمیت خوب گوش دادن پی بردهاید. بنابراین دیگر وقت آن است که با اصول اولیهی این مهارت بیشتر آشنا گردید.
-
زبان به دهان بگیرید
وقتی شخص دیگری در حال صحبت کردن است، به چیزی که میگوید گوش دهید، بین صحبت وی نپرید، به جای او حرف نزنید و اجازه بدهید که خودش جملاتش را تمام نماید. پس ساکت بنشینید و فقط گوش دهید. زمانی که صحبت گوینده با شما تمام شد، آن وقت شاید لازم باشد خودتان در مورد چیزی که گوش دادهاید حرف بزنید و توضیح دهید تا مطمئن گردید که پیام طرف مقابل را درست متوجه گشته اید.
-
خودتان را برای گوش دادن آماده نمایید
آرام باشید و همهی توجه خود را به گوینده اختصاص دهید. به عبارت دیگر، تمام چیزهای اضافهی دیگر را از ذهن خود خارج نمایید. ذهن انسان به سادگی به سمت افکار دیگر منحرف می گردد، برای نمونه، اینکه «ناهار چه باید بخورم؟ کی باید از اینجا بروم تا به اتوبوس برسم؟ ممکن است بارون بیاید؟» همهی تلاش خود را نمایید و این قبیل افکار نامربوط را از سر خود خارج کنید تا قادر باشید تمام و کمال روی پیامهای ارسالی از سوی طرف مقابل تمرکز نمایید.
-
گوینده را راحت بگذارید
به صورتی رفتار نمایید که گوینده برای صحبت کردن احساس راحتی نماید. نیازها و علایق طرف مقابل را هم مد نظر قرار داشته باشید. بد نیست گاهی سرتان را تکان دهید، و یا از حرکات و کلماتی استفاده نمایید که گوینده برای ادامهی صحبت ترغیب گردد. نکته دیگر اینکه ارتباط چشمی فراموش نگردد، اما توجه داشته باشید که خیره نگردید. به طور خلاصه، به طریقی طرف مقابل را متوجه این سازید که در حال گوش دادن به وی هستید و حرف های او را می فهمید.
-
حواس گوینده را پرت نکنید
تنها به چیزی که گفته میشود، توجه نمایید. خطخطی کردن یا بازی کردن با کاغذهای جلوی دستتان، از پنجره بیرون را نگاه کردن، بازی کردن با ناخنهای دست و کارهای این چنینی را کنار بگذارید. این رفتارها علاوه بر این که سبب وقفههای بیمورد در فرآیند ارتباط می گردند، حواس طرف مقابل را نیز پرت کرده، و این حس را به او منتقل می نمایند که از حرفهای او خسته گشته اید و به پیامی که سعی در انتقال آن دارد، بیاعتنا می باشید.
-
همدلی نمایید
بهتر است دیدگاه طرف مقابل را بفهمید و به قضایا از دید وی بنگرید. دیدگاههایی را که از قبل برای خود ساختهاید، کنار گذاشته و با ذهنیت باز وارد مکالمه گردید تا بیشتر بتوانید با گوینده ابراز همدلی نمایید. چنان چه چیزی گفته شد که خلاف نظر شما بود، اندکی به خودتان فرصت دهید تا بتوانید به یک استدلال محکم در جهت اثبات مخالفت خود دست یابید. در هر صورت به خاطر داشته باشید که با دیدگاهها و نظرات دیگران با ذهنیت بسته مواجه نگردید.
چالش
داستان کوتاه گنج جلال آل احمد و بیان خلاصه ای از آن