کتاب انجمن شاعران مرده (نشر نیماژ)
کتاب انجمن شاعران مرده داستانی درباره تغییر است. نویسنده این کتاب، نانسی اچ.کلاینبام، روزنامهنگار و نویسنده آمریکایی است.
فیلم «انجمن شاعران مرده» در سال ۱۹۸۹ به کارگردانی پیتر ویر و پیش از چاپ رمان آن ساخته شد و جایزه بهترین فیلم اسکار را گرفت. تام شولمن جایزه بهترین فیلم نامه را گرفت و فیلم در دو بخش بهترین بازیگر مرد (رابین ویلیامز) و بهترین کارگردانی نامزد دریافت جایزه اسکار شد.
“غرق در خیال فرداییم
وقتی فردایی در کار نیست
غرق در اندیشهی شکوه پیروزی
وقتی به راستی آن را نمیخواهیم
غرق در اندیشهی روزی تازهایم
وقتی روز تازه همین امروز است
از جنگ میگریزیم
وقتی باید با آن بجنگیم”
انجمن شاعران مرده
داستان کتاب انجمن شاعران مرده در سال ۱۹۵۹ و در آمریکا اتفاق می افتد. بیشتر اتفاقات این داستان در یک کالج اتفاق میافتد. قوانین کالج خشک و سختگیرانه است.
جان کیتینگ (رابین ویلیامز) به عنوان معلم ادبیات جدید در مدرسه معرفی می شود. جان کیتینگ برخلاف اساسنامه و قواعد ثابت مدرسه عمل می کند. معلم شعری برای آنها میخواند تا اهمیت استفاده از فرصتها و لحظه حال را به آنان نشان دهد:
شکوفههای سرخ را
همین حالا که میتوانی
از جا برچین
زمان کهن سال
آرام در گذر است
همین گل که کنون به روی تو لبخند میزند
فردا روز عمرش فانی خواهد بود. (کتاب انجمن شاعران مرده)
جان کیتینگ توضیح میدهد: “چون ما غذای کرمها خواهیم شد، پسرها! چون فقط قراره تعداد محدودی از بهار و تابستان و پاییز رو تجربه کنیم. با این که باور کردنش سخته اما یک روز هر کدوم از ما از نفس خواهیم افتاد، تنمون سرد خواهد شد و خواهیم مرد”.
نکات کتاب
معلم جدید بچهها را از زندگی یکنواخت و سنتی مدرسه دور میکند و به دانش آموزان نشان می دهد که آینده در دستان خود آنها است. جان کتینگ به بچهها یاد میدهد با دیدی باز و گسترده به زندگی و اطراف خود نگاه کنند. از عادات همیشگی خود دست بشویند و آنگونه زندگی کنند که خودشان میخواهند.
کتاب انجمن شاعران مرده امید را در دل آدم زنده میکند.
جملاتی از متن کتاب انجمن شاعران مرده
- یاد خواهید گرفت طعم زبان و ادبیات کلمات رو مزه مزه کنید چون فارغ از همه حرفهایی که دیگران میگن، اندیشه و کلمات چنان قدرتی دارند که میتونن جهان را دگرگون کنند.
- تو شعر میخونی چون عضوی از نژاد بشر هستی چون نژاد بشر، سرشار از شور و عشق و احساسه! پزشکی، قانون، بانک داری، این چیزها برای حفظ و ادامهی بقای زندگی لازمان. اما شعر، ادبیات، عشق و زیبایی چی؟ اینها چیزهاییان که ما به خاطرش زندهایم و نفس میکشیم!
- اگر دربارهی چیزی اطمینان دارید خودتون رو مجبور کنید تا به اون از دریچهی دیگهای نگاه کنید. حتی اگه به نظرتون اشتباه یا احمقانه باشه. وقتی چیزی میخونید، فقط به این فکر نکنید که نویسنده چی میگه، بلکه زمانی رو صرف کنید و ببینید خودتون چی فکر میکنید. پسرها تلاش کنید تا صدای خودتون رو کشف کنید، هر قدر این زمان را به بعد موکول کنید احتمال این که اصلا به اون دست پیدا کنید، کمتر خواهد شد.
در وجود همه ما نیاز بزرگی هست که دوست داره پذیرفته و تایید بشه. اما باید به چیزی که در شما متفاوت و منحصر به فرد هست، اعتماد کنید حتی اگر عجیب و غریبه یا بقیه اون رو نمیپسندن.