آیا هنوز هم تحصیلات دانشگاهی لازم و ضروری است؟

در این نوشته سعی داریم نقش دانشگاه در بازار کار و اشتغال زایی را بررسی کنیم.

اغلب می شنویم که کارفرمایان و رهبران کسب‌ و کار از فاصله بین آنچه دانشجویان در تحصیلات دانشگاهی می آموزند و آنچه انتظار می رود بلد باشند، اظهار نارضایتی می کنند.

این امر به‌ خصوص با توجه به تعداد زیاد و در حال افزایش فارغ‌ التحصیلان با مدرک دانشگاهی نگران‌ کننده است.

با افزایش تعداد فارغ‌ التحصیلان، ارزش مدرک دانشگاهی رو به کاهش است.

به همین دلیل است که مدرک دانشگاهی در کشورهای آفریقای سیاه، درآمد را ۲۰٪ افزایش می‌دهد.

(در آنجا مدرک دانشگاهی کمیاب است) اما این آمار در کشورهای اسکاندیناوی فقط ۹٪ است. (در آنجا ۴۰٪ از بزرگسالان دارای مدرک دانشگاهی هستند)

بر اساس اطلاعات به‌دست‌آمده، دلایلی وجود دارد که ارزش واقعی و نه ارزش بالقوه مدرک دانشگاهی را زیر سوال می برد.

این بررسی‌ها مدت‌هاست ثابت کرده است که رابطه درستی بین تحصیلات دانشگاهی و عملکرد شغلی وجود ندارد.

 

در بخش مدرسه مهارت آموزی تن آپ می توانید مطالب مفیدی درباره مهارت های فردی بیاموزید

نمرات هوش شاخص بسیار بهتری از استعداد شغلی است

اگر قرار باشد بین یک متقاضی با تحصیلات دانشگاهی و یک متقاضی با نمره هوش بالاتر دست به انتخاب بزنیم، می‌توانیم انتظار داشته باشیم که متقاضی دوم در بیشتر مشاغل از متقاضی اول عملکرد بهتری داشته باشد، به‌ویژه هنگامی که این مشاغل نیاز به تفکر و یادگیری مداوم دارند.

نمرات دانشگاهی نشانگر آن است که یک متقاضی چقدر درس خوانده است.

اما عملکرد متقاضیان در یک تست هوش، توانایی واقعی‌شان را در یادگیری، تحلیل و تفکر منطقی نشان می‌دهد.

برای خیلی ها مدرک دانشگاه با طبقه اجتماعی فرد گره خورده.

همین امر در کاهش تحرک اجتماعی و تقویت نابرابری نقش دارد.

بررسی‌های فراتحلیلی مدت‌هاست ثابت کرده است که رابطه درستی بین تحصیلات دانشگاهی و عملکرد شغلی وجود ندارد و درواقع نقش دانشگاه در بازار کار تغییر کرده است

در بسیاری از جوامع، بسیاری از روابط بر اساس مدرک دانشگاهی، میزان درآمد و طبقه اجتماعی افراد شکل می‌گیرد.

در ایالات متحده، احتمال ازدواج افراد مرفه با دیگر افراد ثروتمند زیاد است.

خانواده‌های ثروتمندتر می‌توانند هزینه مدارس، آموزگاران، برنامه‌های آموزشی و سایر امتیازاتی را که احتمال دسترسی فرزندشان به آموزش دانشگاهی خاص را افزایش می‌دهد، بپردازند.

این امر، به نوبه خود، بر کل مسیر آینده آن کودک تاثیر می‌گذارد.

از جمله چشم‌انداز آینده شغلی آنها، که یک امتیاز واضح برای برخی افراد و یک تبعیض آشکار برای دیگران است.

هنگامی که کارفرمایان به مدرک دانشگاهی بها می‌دهند، اغلب به خاطر این است که تحصیلات دانشگاهی را به‌عنوان یک شاخص قابل‌ اعتماد درباره صلاحیت فکری متقاضی تصور می‌کنند.

اگر تمرکز آنها روی این موضوع باشد، چرا فقط از ارزیابی‌های روانشناختی استفاده نمی‌کنند، که عملکرد آینده شغلی را قابل‌پیش‌بینی‌تر می‌کند و با در نظر گرفتن وضعیت اقتصاد اجتماعی و متغیرهای جمعیتی کمتر دچار خطا می‌شود؟

 

تجربیات و نظرات شما با نام خودتان در بخش مجله من منتشر خواهد شد.

 

لازم به ذکر است که اگر دانشگاه‌ها وقت بیشتری برای آموزش مهارت‌های با اهمیت به دانشجویان صرف کنند، می‌توانند ارزش مدرک دانشگاهی را به میزان قابل‌توجهی افزایش دهند.

بعید است استخدام‌کنندگان و کارفرمایان تحت تاثیر متقاضیان قرار بگیرند، مگر اینکه متقاضیان بتوانند درجه خاصی از مهارت روابط اجتماعی را نشان دهند.

این مورد شاید یکی از بزرگ‌ترین تفاوت‌ها باشد.

 

نقش دانشگاه در بازار کار

 

در حالی که کارفرمایان به‌دنبال متقاضیانی با درجه بالاتر هوش هیجانی (EQ)، تاب‌آوری، همدلی و صداقت هستند، دانشگاه‌ ها به‌ندرت این ویژگی‌ها را مورد توجه قرار داده و یا برای ورود به محیط دانشگاهی در نظر می‌گیرند.

از این نکته می توان این نتیجه را گرفت که نقش دانشگاه در بازار کار کنونی دستخوش تحول عظیمی شده است.

در حالی که تاثیر هوش مصنوعی و تغییرات تکنولوژی افزایش پیدا می‌کند، متقاضیانی ارزشمندتر هستند که بتوانند کارهایی را که ماشین‌ها از عهده انجامشان برنمی‌آیند، انجام دهند و این موضوع نشان‌دهنده اهمیت روزافزون مهارت‌های نرم است، مهارت‌هایی که ماشین‌ها نمی‌توانند در آنها با انسان رقابت کنند.

 

کارفرمایان بزرگی مانند گوگل، آمازون و مایکروسافت، اهمیت یادگیری –کنجکاوی و داشتن ذهن تشنه یادگیری- را به‌عنوان شاخصه اصلی استعداد شغلی مطرح کرده‌اند.

این امر احتمالا ناشی از تمرکز روزافزون در مورد آموزش کارکنان است.

گزارشی نشان می‌دهد که شرکت‌ها در ایالات متحده بیش از ۹۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۷ در زمینه آموزش کارکنان هزینه کرده‌اند.

استخدام افرادی با ذهن کنجکاو و جستجوگر، نرخ بازگشت سرمایه این برنامه‌ها را به حداکثر می‌رساند.

اگر ارزش مدرک دانشگاهی برای کسانی که آن را دریافت می‌کنند، بالا باشد، شرکت‌ها می‌توانند با کم‌کردن وزن «آموزش عالی» به‌عنوان معیار سنجش صلاحیت فکری و استعداد شغلی، به تغییر این جریان کمک کنند و در عوض، به استخدام با ذهنیت بازتر دست پیدا کنند.

امروزه، اشخاص معمولا بدون آموزش رسمی مدیریت یا مدرک دانشگاهی مرتبط، سمت‌های رهبری را عهده‌دار می‌شوند.

اغلب قوی‌ترین افراد سازمان به مقام مدیریت ارتقا پیدا می‌کنند، حتی اگر مهارت‌های لازم برای رهبری گروه را نداشته باشند.

در نهایت، ما معتقدیم که بازار به‌وضوح خواستار تغییر الگو است. نقش دانشگاه در بازار کار روز به روز کمرنگ تر شده و جای خود را به مهارت های فردی، هوش و استعداد یادگیری می دهد.

 

نویسنده: توماس چامورو، پرموزیک، بکی فرانکیویتس

مترجم: میلاد قزللو

نشریه: Review Harvard Business 

منبع: سایت تجارت نیوز