سوموبی که نمی توانست گنده شود

سومویی که نمی توانست گنده شود (نیکو نشر)

من یک بزرگ را در تو می بینم

 آیا این جمله کافی ست برای آنکه تو تغییر کنی، بزرگ شوی، بزرگ فکر کنی و پیرامونت را با بزرگ اندیشی به گونه ای دیگر بسازی؟

سومویی که نمی توانست گنده شود، درباره نوجوان دست فروشی به نام «یون» است که هیکلی لاغر و نحیف دارد. «شومینتسو» رهگذری است که هر روز با دیدن یون این جمله را تکرار می کند:

در وجودت یک گنده می بینم

یون با شنیدن این جمله عصبانی می شود؛ ولی شومینتسو موفق می شود یون را به مدرسه کشتی محلی ژاپن«سومو» ببرد. شومینتسو با آموزش آیین بودایی ذن و فن مراقبه به یون، اراده او را تقویت می کند و یون موفق می شود وزن خود را به افزایش دهد.

یون در مسابقات سومویی پیروزی های زیادی بدست می آورد، ولی هدف او قهرمان شدن نیست. پس کشتی را رها می‌کند و به دنبال تحصیل می رود. آنچه یون در این مدت به دست می آورد، اعتقاد به معنویات و در نتیجه اراده ی قوی برای رسیدن به خواسته هایش است.

در سمت دیگر ابرها، همیشه آسمانی هست.

“در سمت دیگر ابرها، همیشه آسمانی هست” پندی است که شومینتسو در سومویی که نمی توانست گنده شود، تلاش می‌کند تا به یون نوجوان بفهماند (پسرکی از بچه‌های خیابان در توکیو، پسرکی که از تمامی دنیا نفرت دارد).