ته خیار

ته خیار

مجموعه داستان های کوتاه هوشنگ مرادی کرمانی با عنوان «تهِ خیار» که به گفته خودشان «زهرخند»های او به مباحث غم انگیزی همچون مرگ، بیماری و پیری است.

“تهِ خیار” مجموعه ۳۰ داستان کوتاه است که مرادی کرمانی، آنها را «زهرخند» می خواند آیا که به مباحث غم انگیز همچون مرگ، بیماری و پیری می پردازند ولی از آن جایی که «پشت هر فاجعه، کمدی ای نهفته است» او در این مجموعه به جنبه های طنزآمیز این واقعیت های به ظاهر تلخ پرداخته است.

ته خیار” به گروه سنی خاصی تعلق ندارد. مرادی کرمانی، در گفتگوی پیشین خود با خبرگزاری مهر گفته بود: من موقع نوشتن، مخاطب خود را تعیین نمی کنم. درست مثل سبزی فروشی که مشخص نمی کند خیار را در اختیار چه کسی و با چه شاخصه هایی قرار دهد. همه می توانند از آن استفاده کنند.

 

ته خیار، عنوان یکی از داستان های این مجموعه است. هوشنگ مرادی کرمانی در ابتدای این داستان آورده: «این هدیه من است جهت کسی که سهم مهمی در تدوین کتاب های درسی داشت. کتاب هایی که من در دِه با آن ها باسواد شدم؛ البته یک ذره باسواد شدم. «دارا و سارا» یادگار اوست در ذهن ما فرزند های آن روز. همان ها که عروسک هایی شدند، در دست فرزند های امروز.

داستان های کوتاه

داستان «خندان خندان» از این کتاب به شکل غیر مستقیم داستان کلاس‌ های روان‌شناسی غیرعلمی و رسانه‌ هایی است که مخاطبان را فقط به خنده در برابر مشکلات ترغیب می‌ کنند که لحظه‌ های شاد و تفکرانگیزی را ایجاد می‌ کند. پسر و دختر جوانی را حکایت می‌ کند که با به وجود آمدن هر مشکلی به آن می‌ خندند.

 

داستان «بچه های پرنده» داستان زن و شوهری است که بچه به دنیا می‌ آورند برای این که به فدراسیون‌ های ورزشی بفروشند تا با تربیت آن‌ ها مدال بیاورند.

داستان «شکوفه‌ های بهاری» از این کتاب نگاه تلخی دارد به دستشویی های عمومی و نظافت‌ چی آن‌ ها.

داستان‌ های «چشمی از هوای گریه»، «پیشرفت یتیمان» و «نه، من آدم کش نیستم» از داستان‌ های جذاب دیگر کتاب «ته خیار» است.