بدن و سلامتی انسانها به تحرک و ورزشکردن وابسته است. تحرک باعث افزایش گردشخون میشود و این گردش همه واکنشهای شیمیایی بدن را از بین میبرد و باعث سلامت آن میشود. تحرک و ورزش ماهیچهها را شکل میدهد، در شکلگیری استخوانها مؤثر است و سوختوساز بدن را بالا میبرد تا انرژی ذخیرهشده را مصرف کنیم که البته هرچه میزان تحرک بیشتر شود میزان مصرف ذخایر بدنی بیشتر میشود و چربی کمتری در بدنتان ذخیره میشود.
بیتحرکی و نشستن، نوع جدید استعمال سیگار است. این حرف یعنی چه؟ منظور این است که نشستنِ بیشازحد، بهاندازه استمعال سیگار برای سلامتیتان مضر است. واضحتر بگویم، سیگارکشیدن اصلاً برایتان خوب نیست. برخی از اثرات نشستن طولانیمدت، افزایش خطر ابتلا به سرطان، بیماریهای قلبی، چاقی، مشکلات عضلانی، افسردگی و دیابت است. اینها چند دلیل از هزاران دلیلی هستند که میگویند چرا ورزش و تحرک برای سلامتی و سرزندگی بسیار حیاتی است. بدن ما طوری طراحی شده که خواهان و نیازمند حرکت است. وقتی این کار را نمیکنیم، مخالف تمایلات طبیعی بدنمان عمل کردهایم. تحرک میتواند اشکال مختلفی داشته باشد و فکر نمیکنم واقعاً حرکتی وجود داشته باشد که بر دیگری برتری داشته باشد.
ورزش بهطور کلی فعالیتی است که ما برای بهبود سلامت خود انجام میدهیم. ورزش میتواند بخشی از تحرک باشد، اما لزوماً همان تحرک نیست. روشهای زیادی برای حرکت و ورزش وجود دارند و فواید فراوانی در حرکت و ورزش برای سلامتی و شادی وجود دارد؛ مثلاً ورزش به حفظ وزن سالم، ایجاد و حفظ عضلات، نیرومندی و انعطافپذیری کمک میکند. این امر باعث افزایش متابولیسم و راندمان حرکت مواد مغذی در بدن میشود و با افزایش سطح اندورفینها در جریان خون که مسئولیت احساس شادی و لذت را بر عهده دارند، به کاهش استرس و بهبود روحیه شما کمک میکند. ورزش همچنین باعث افزایش سروتونین میشود که به ایجاد احساس آرامش و تمرکز تقویت سیستم ایمنی بدن و به بهبود قدرت مغز و ظرفیت یادگیری کمک میکند. اگرچه ما بین ورزش و حرکت تمایز قائل میشویم، اما هر دوی اینها به یادگیری، تفکر و خلاقیت کمک میکنند. ورزش همچنین انرژی بیشتری به ما میدهد و خواب عمیقتر و آرامتری را بهدنبال دارد. ورزش میتواند و باید سرگرمکننده باشد. این بدان معنا نیست که در ورزش کار و تلاش وجود ندارد، بلکه راههایی برای ورزشکردن وجود دارند که الزاماً نباید از آنها وحشت داشته باشیم.
غالباً نوجوانان و والدین میپرسند بهترین شکل ورزش کدام است؟ از تجربهام با نوجوانان دریافتهام که تا وقتی آنها هر روز، حالا به هر نحوی تحرک بدنی داشته باشند، طوریکه به تولید انرژی و تلاش نیاز داشته باشد، قدرت، جریان خون، ظرفیت قلبیعروقی و انعطافپذیری را افزایش میدهد. رایجترین موضوعی که یافتم این است که هر نوع حرکت یا ورزشی باید پایدار و لذتبخش باشد. من با نوجوانانی کار کردهام که کار موردعلاقهشان این بود که پیادهروی طولانی داشته باشند و برخی دیگر نیز دریافتند که فوتبالبازیکردن فعالیت دلخواهشان است. روشهای زیادی برای حرکت و ورزش وجود دارد. در اینجا فقط به چند مورد میپردازم و سعی ندارم کسی را ترغیب به تحرک یا ورزش کنم، اما چیزی را که میدانم برای سلامتی و شادی نوجوانان کارساز است ارائه میدهم. سعی ندارم تمام اشکال خوب ورزشی را اینجا بشمارم، بنابراین اگر چیزی که از آن لذت میبرید در اینجا بیان نشده است، بدین معنی نیست که باید آن را متوقف کنید. ترکیبی از تمرینهای قدرتی یا استقامتی، تمرینهای قلبیعروقی و انعطافپذیری معمولاً تعادل خوبی در جهت توسعه و پیشرفت است. من همیشه توصیه میکنم که قبل از شروع هر نوع ورزشی، بین ۵ تا ۱۰ دقیقه بدنتان را گرم کنید.
تمرینهای هوازی
تمرینهای قلبی و عروقی که گاهی تحتعنوان تمرینهای قلبی یا هوازی بیان میشوند، به میزان استفاده از اکسیژن برای انرژی بستگی دارد. تمرینهای هوازی به میزانِ کارآمدیِ اکسیژن کمک میکنند. پیادهروی، دویدن، کوهنوردی، دوچرخهسواری، شنا، قایقرانی، اسکی صحرایی، پرش، حرکات موزون و ایروبیک بخشی از بهترین تمرینهای هوازی هستند اما منحصراً تمرینهای هوازی تلقی نمیشوند.
برای تمرینهای بهینه هوازی، بسیاری از متخصصان پیشنهاد میکنند که ضربان قلب را محاسبه کنید و حداقل ده دقیقه آن را در این سطح نگهدارید. همچنین پیشنهاد میکنم خودتان را بهخوبی بشناسید و با ضربان قلب کار کنید. بااینحال، اجازه ندهید که محاسبه ضربان قلب شما را از ادامه تمرینهای هوازی متوقف کند.
نکته قابلتوجه این است که برخی از این فعالیتها مانند پیادهروی، کوهنوردی و دوچرخهسواری در صورت انجام بیشازحد، ضمن اینکه مزایای دیگری دارند اما فایده قلبی و عروقی دربرنخواهند داشت. خوب است نوجوانان کاری کنند که برایشان مفید باشد و مزایای تمرینهای هوازی را بههمراه داشته باشد.
مثل همیشه، اگر به مدت طولانی فعال نداشته یا هرگز ورزش نکردهاید، آرامآرام شروع کنید، سپس میتوانید وارد چالشهای بزرگتری شوید. هفته اول ده تا پانزده دقیقه دویدن یا هرگونه فعالیت هوازی را امتحان کنید، سپس هر هفته سه تا پنج دقیقه به آن اضافه کنید تا مدت فعالیتتان به سی دقیقه یا بیشتر برسد. لازم نیست هر روز این کار را انجام دهید. چهار تا پنج روز در هفته مقدار خوبی برای فعالیت است. اگر این کار امکانپذیر نیست، حتی یک روز در هفته نیز فایده دارد.
تمرینهای کششی یا تعادلی
تمرینهای کششی بهطور کلی به افزایش دامنه حرکت یا انعطافپذیری نوجوانان کمک میکند. این تمرینها میتوانند باعث بهبود وضعیت بدن، افزایش دامنه حرکت عضلات و مفاصل، جلوگیری از آسیبدیدگی، افزایش جریان خون در عضلات و مفاصل شوند و بهطور کلی کشش احساس خوبی ایجاد میکند. حرکات کششی، یوگا، پیلاتس، ورزشهای رزمی و فعالیتهایی که از دامنه حرکت استفاده میکنند، همه باعث افزایش انعطافپذیری میشوند. بسیاری از این فعالیتها مزایایی فراتر از افزایش انعطافپذیری مانند کاهش استرس و افزایش قدرت دارند.
تمرینهای تعادلی با ایجاد تعادل در اسکلت بدن و همچنین به آگاهی و شناخت بدن کمک میکنند. تمرینهای تعادلی به پیشرفت چابکی، قدرت، آگاهی بدن، هماهنگی و پایداری افراد کمک میکنند که تنها برخی از مزایای آن هستند. باید زمان مشخصی صرف تمرینهای کششی یا تعادلی بابت مزایای این تمرینها سپری شود. بااینحال، بهطور کلی، هرچه زمان بیشتری صرف کنید، نتایج بهتری عایدتان میشود.
تمرینهای مقاومتی و استقامتی
تمرینهای استقامتی با وزنههای ورزشی، فیزیک و وزن بدن ارتباط دارند و بهطور کلی یک گروه بزرگ یا خاصی از عضلات را هدف قرار میدهند تا بتوانند قدرت، استقامت و عضلات را تقویت کنند. صرف وقت برای مشارکت در تمرینهای قدرتی به جلوگیری از آسیبدیدگی، افزایش تراکم استخوان، حفظ وزن، کشیدگی عضلات و افزایش قدرت کمک میکند و بهطور کلی اعتمادبهنفس را افزایش میدهد.
همانطور که در بالا توضیح داده شد تمرینهای قدرتی متعددی وجود دارند که برخی از آنها با وزنهها، حرکات مقاومتی یا وزن بدن سروکار دارند. حرکات موردعلاقه من که نیازی به تجهیزات خاصی ندارند عبارتند از بارفیکس، درازونشست، شنا و حرکات لگنی. البته استفاده از وزنهها یا سایر تجهیزات روشهای خوبی برای ایجاد قدرت و بهرهمندی از تمرینهای قدرتی و استقامتی هستند. این تمرینها مانند حرکات کششی و تعادلی نیازی به زمان مشخصی ندارند. در این حالت، بیشتر میزان تکرار یا استقامت مدنظر است. گفته میشود که انجام بارفیکس به مدت سی ثانیه مثمرثمر است و ممکن است انجامش برای مدت طولانی فایدهای نداشته باشد. چند دسته اصلی از تمرینها یا حرکتها وجود دارند که شامل حرکتهای هوازی، قدرتی، کششی و تعادلی میشوند.
این چند مورد را که برایم مفید بودهاند و نوجوانان از آنها لذت و سود میبرند برایتان بازگو میکنم.
ورزش
ورزشهای مختلفی وجود دارند که میتوان در آنها فعالیت داشت و به هرکدام که بهخودیخود یک کتاب کاملند بهتفصیل پرداخت. همچنین بحث بر سر این است که چه چیزی را میتوان یک ورزش به شمار آورد.
بسیاری از نوجوانان میگویند چون وارد رشتههای ورزشی نشدهاند، تمرین هم نمیکنند. فکر میکنم گاهی ورزش با حرکت و تمرین اشتباه گرفته میشود. لازم نیست رشته ورزشی را دوست داشته باشید و حتما حرفهای ادامه دهید، پیادهروی نیز ورزش است.
تحرک چه فرقی با ورزش دارد؟
ورزش و تحرک همیشه الزاماً یکی نیستند. باتوجهبه تعریف تمرین، همه تحرکها ورزش تلقی نمیشوند. تحرک همان حرکت است و توصیه میکنم هرچه میتوانید سریعتر حرکت کنید، اما نه یک حرکت مخرب یا ویرانگر، بلکه بهگونهای که خون را در بدنتان به جریان درآورید، مغزتان فعالیت داشته باشد و به بدنتان فرصت دهید که در وضعیت دیگری قرار داشته باشد ـ اصلاً مهم نیست چه حرکتی میکنید.
الآن باید چهکار کنیم؟
من میدانم که ورزش برایم خوب است و احساس میکنم بهاندازه کافی تحرک دارم، بنابراین مجبور نیستم ورزش کنم.
این چیزی است که بهطور مرتب از نوجوانان میشنوم. فکر میکنم بازهم گاهیاوقات درمورد اینکه کدام ورزش است و کدام نیست سردرگمی وجود دارد. نکته جالب اینجاست که من این را از نوجوانانی میشنوم که یا بسیار فعالند یا اصلاً فعالیتی ندارند، اما میدانم که این موضوع تا حدود زیادی به سبک زندگی بستگی دارد. به این معنا که اگر ورزش یا تحرک به زندگی روزمره تبدیل شود یا بهعنوان بخشی از آن در نظر گرفته شود، پس ادامه آن راحتتر است. اگر قبلاً این کار را نکرده باشید، مهم است که دستبهکار شوید.
همانند فصل قبلی، بهتر است سؤالهای زیر را شروع کنیم. اگر این کتاب را فصلبهفصل نمیخوانید، چند پیشنهاد درمورد نحوه نزدیکشدن به پاسخ این سؤالات ارائه خواهم داد. این سؤالها صرفاً برای گرفتن جواب درست یا نادرست نیستند. نسبت به پاسخ سؤالها نگران نباشید، فقط تا جایی که میتوانید صادقانه جواب دهید. این کار برای آگاهی از آنچه اتفاق میافتد و زمانی برای تأمل است. ممکن است ببینید که پاسخدادن به این سؤالها بینش یا دیدگاه جدیدی به رویتان میگشاید.
این سؤالها به شما امکان میدهند نا درباره ورزش، عادتهای حرکتی خود و اینکه ورزش و تحرک در نظرتان چگونه است فکر کنید. اگر بزرگسال هستید و فرزند نوجوانی ندارید اما با نوجوانان کار میکنید، براساس مشاهداتتان از کارکردن با نوجوانان به سؤالها پاسخ دهید؛ بنابراین یک تکهکاغذ و یک قلم بردارید، آسودهخاطر بنشینید، راحت باشید و از پاسخدادن به سؤالهای زیر لذت ببرید:
¾ میزان ورزش و تحرک نوجوانتان چقدر است؟ مانند تمرینهای تغذیهای، میتوانید با نوشتن یا توصیف یک روز معمولی را تشریح کنید؛
¾ آیا نوجوان شما بهاندازه کافی ورزش میکند؟
¾ بهنظرتان نوجوان مذکور از چه نوع ورزش یا حرکتی لذت میبرد؟
¾ بهنظرتان نگرش کلی این نوجوان نسبت به ورزش و تحرک چیست؟ آیا باید پرهیز غذایی داشت یا چیزی دلپذیر و لذتبخش است؟ آیا آنها مشتاقانه منتظر آن هستند؟
¾ بزرگترین چالش نوجوان یادشده در داشتن ورزش یا تحرک بیشتر چیست؟
مانند همه سؤالهای موجود در این کتاب، پیشنهاد میکنم گهگاهی این سؤالها را مرور کرده و تغییرات را یادداشت کنید تا میزان پیشرفت خود را ببینید. توصیههای زیر براساس تجربهام در کارکردن با نوجوانان در این زمینه است که در پاسخ به سؤالهای بالا به شما کمک خواهند کرد. تأکید میکنم که پاسخ به این سؤالها به معنای جامعبودن نیست، بلکه نگاهی اجمالی به نقش ورزش و تحرک در شادی و سلامتی نوجوانان است. همچنین نمونههایی درمورد چگونگی و نحوه استفاده از این توصیهها ارائه خواهم کرد. بهاشتراکگذاشتن همه سناریوها و تجاربم امکانپذیر نیست. بااینحال نمونهها و پیشنهادهایم به انگیزه نوجوانان برای ورزش و تحرک کمک میکنند.
توصیهها و مثالها
بارها نوجوانان یا خانوادههایی را دیدهام که سعی داشتهاند خیلی زود تغییرات عمدهای حاصل شود یا تغییرات فراتر از حد معمول باشند. این کار نهتنها باعث آسیب میشود، بلکه پایداری آن نیز خیلی کم است. این کار خوبی نیست مخصوصاً اگر بهطور ناگهانی برای ورزش هزینههای زیادی بپردازید یا ساعتهای طولانی تلاش و فعالیت کنید؛ زیرا در درازمدت نتیجهای دربرنخواهد داشت.
البته اگر احساس میکنید میتوانید نسبت به این نوع تعهدات پایبند باشید، به هر طریق، این کار را انجام دهید. نکته اینجاست که لازم نیست فوراً تعهد بزرگی بدهید و آن را به جا آورید. افرادی را میشناسم که بر سر این موضوع با من بحث میکنند و میگویند همه باید پایبند کاری باشیم تا جواب بگیریم. راستش دیدهام که پایبندی و تعهد نتیجهبخش است، اما لازم نیست صفر تا صد کار را موبهمو انجام دهید.
یادم است با گروه کوچکی از نوجوانان در یک محیط کار میکردیم و آنها بههیچوجه به تحرک یا ورزش تشویق نمیشدند. کسی مانع آنها نشده بود، بلکه فقط تشویق نمیشدند یا برایشان تسهیلاتی فراهم نمیکردند. این امر منجر به افزایش وزن، افسردگی خفیف، عدم قدرت یا فشار عضلانی و نیز باعث شده بود که گروه احساس کرختی داشته باشند.
با یکبار پیادهروی یکدقیقهای در هفته شروع کردیم، سپس درازونشست، بارفیکس و برخی حرکات کششی را اضافه کردیم. ابتدا با درازونشست و بارفیکس شروع کردیم تا اینکه توانستیم تعداد حرکتها را افزایش دهیم. ازآنجاکه بسیاری از نوجوانان این گروه مدتی بود که فعالیتی نداشتند، کار را خیلی ساده پیش بردیم و وقتی دیدیم آماده پذیرش چالش هستند، حرکات را پیچیدهتر کردیم.
تنها پس از ده روز بود که متوجه شدم این گروه کمی سرحالتر و پرانرژیتر بهنظر میرسد. بیشتر آنها میگفتند کمی احساس درد دارند اما از این احساس خوششان میآید. با گذشت هفتهها، برخی ازافراد گروه میتوانستند اهداف خود را تعیین کنند و مطمئن بودند که میخواهند به ورزش و تحرک ادامه دهند، همچنین میگفتند میدانند دیگر نیازی به ورزش ندارند. در پایان کارم با این گروه، آنها خوشحال به نظر میرسیدند، مثلاً یکی از آنها گفت: «احساس متفاوت و بهتری دارم. خیلی بیحال نیستم و مشتاقانه ورزش را دنبال میکنم.»
همه افراد ورزش و تحرک را دوست ندارند، اما دستکم میتوانند تا حدودی از آن لذت ببرند. نکته اصلی این است که کمکم شروع کنید و اهداف واقعگرایانهای داشته باشید. اگر نوجوانی مدتیها بیتحرک بوده است، نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که بعد از چند هفته فعال شود و در مسابقه ماراتن شرکت کند. البته، بهطور کلی، نوجوانان پس از بیتحرکی میتوانند قدرت، انعطافپذیری و آمادگی قلبی و عروقی را خیلی سریعتر از بزرگسالان به دست آورند.
همانطور که در مثال بالا ذکر کردم، آغاز کار با حرکتها و تمرینهای پایهای میتواند نقطه خوبی برای شروع باشد. همه ما میدانیم که هرکس بهنوبه خودش منحصربهفرد است و اهداف را میتوان برای هر نوجوان جدا در نظر گرفت. مقصود این است که نوجوانان را برای موفقیت آماده کنید. آنها باید اهداف خود را تعیین کنند و البته بزرگسالان نیز میتوانند در این کار از آنها پشتیبانی کنند. توانمندسازی و ایجاد انگیزه در آنها باعث بهترشدن و پایداری خواهد بود؛ زیرا خودشان را به بهترین وجه شناختهاند.
ورزش را به فعالیتی سرگرمکننده و جالب تبدیل کنید
ورزش باید سرگرمکننده و جالب باشد و لازم نیست به یک روال عادی تبدیل شود. البته، بهتر است روزانه حرکتهای قدرتی، کششی و هوازی را با یکدیگر ترکیب کنید، همچنین لازم نیست سه روز در هفته تمرین کنید. درواقع، باید استراحت در سبک زندگی شما وجود داشته باشد. نه به این معنا که اصلاً تحرک نداشته باشید، بلکه با یک روز استراحت بعد از ورزش به بدن فرصت بهبودی داده میشود.
میتوان فعالیتهای مختلفی را درهم آمیخت و جایگزین یک سال ورزش و تحرک کرد؛ بهعنوان مثال، دویدن یک راه عالی برای ایجاد آمادگیهای هوازی است و میتوانید فعالیتهای هوازی را جایگزین ورزشهایی مانند اسکی صحرایی در زمستان کنید. همچنین توصیه میکنم انواع مختلف ورزش را امتحان کنید. آخرین مرحله این است که نوجوانان و حتی پیشکسوتان به امید کسب تجربه و مهارتهای افتخاری در سطح بالاتر، در یک رشته ورزشی تخصص داشته باشند. این کار تبعات دیگری نیز بهدنبال دارد، آسیبهای ورزشی زودبهزود اتفاق خواهند افتاد!
مدام تحرک داشته باشید
منظور این نیست که باید هر ساعت ورزش کنید، بلکه باید از خواب بلند شوید، حرکت کنید یا دستکم هر ساعت یکبار موقعیت خود را تغییر دهید. متأسفانه، نوجوانان امروز دستگاهها، فعالیتها و اشکال سرگرمی زیادی دارند که آنها را تشویق به طولانینشستن میکند؛ ازجمله اینکه بیشتر روز را در مدرسه میگذرانند.
فرقی نمیکند چه حرکتی انجام دهید، مهم این است که جنبوجوش داشته باشید. تکنیکهای کششی بسیار خوبی وجود دارند که میتوانید بعد از نشستن طولانی آنها را انجام دهید. اگر هریک ساعت قادر به بلندشدن و حرکت نیستید، سعی کنید روی صندلیتان حرکات کششی انجام دهید. بهراحتی پایتان را روی زمین بگذارید و دستها را تا بالای سرتان، تا جای ممکن، بدون اینکه پاهایتان از زمین جدا شوند بکشید. همچنین توصیه میکنم اگر میتوانید، همان کار را با همان کیفیت بهصورت ایستاده انجام دهید. تجهیزات کاری بسیاری مانند میزها و چیزهای دیگری وجود دارند که میتوانند در این شرایط مفید واقع شوند.
با نوجوانی به نام آیدین کار میکردم که شیفته فناوری بود. او بهویژه در کدنویسی برای وبسایتها مهارت داشت و کسبوکار خود را از ۱۶سالگی شروع کرده بود. آیدین، پدرومادرش و من نگران این حقیقت بودیم که او ساعتهای متمادی مینشیند و هیچ تحرکی ندارد. اگرچه آیدین باهوش و دوستداشتنی بود، اما علائم افسردگی خفیف در او محرز بود، هرچند خیلی به چشم نمیآمد و فقط از گفتههای خودش میشد چنین قضاوتی کرد.
«میدانم وقتم را چگونه سپری کنم و از آن لذت میبرم، فقط احتمالاً باید کمی بیشتر تحرک داشته باشم. من فقط روی کاری که انجام میدهم تمرکز دارم.»
این موضوع برای من یک مناقشه بسیار واقعی بود. بُعد خلاق و آموزندهام میخواست در جریان کار او اختلال ایجاد نکند و بُعد بهداشتی، پزشکی و کلینگرم میخواست مطمئن شود که او تحرک دارد. همچنین میدانستم که او نباید جریان فکرکردن یا تحرکش را متوقف کند؛ درحقیقت، حرکت، خلاقیت و یادگیری همه باهم حرکت میکنند.
کاری که برای آیدین انجام دادیم این بود که او باید زنگ هشدار را روی یکی از دستگاههایش تنظیم کند تا به او یادآوری کنند که حرکت کند. معمولاً فقط وقتی او در خانه یا خارج از مدرسه بود از این زنگ هشدار استفاده میکرد. ازآنجاکه آیدین دارای تجهیزات قابلحمل بود، دیگر برای تحرکداشتن نیازی به متوقفکردن کارهایش نبود. شرایطی فراهم کردیم تا او از برگههای یادداشت یا تخته سفید کوچکی استفاده کند تا هرجا دستگاه و تجهیزاتش را نتوانست با خود حمل کند، یادش بماند که بدون آنها حرکت میکند. فکر میکنم آیدین با شگفتی متوجه شد که در هنگام فکرکردن یا برنامهنویسی از حرکتکردن لذت میبرد. مشخصاً آیدین حرکت میکرد حتی به دفعات بیشتر در هر ساعت و بهنظر میرسید که انرژی خلاقانهتری میگیرد. تحرکداشتن مقولهای جدا از تفکر، یادگیری و کار نیست. باید این تصور را که اگر در حال حرکت هستید، بهرهوری ندارید یا چنین حرکتی کودکانه است را کنار بگذارید. نه اصلاً اینطور نیست.